دانشگاه گیلان
نقد و نظریه ادبی
2476-7387
2820-9826
1
1
2016
03
20
سخن آغازین
5
7
FA
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1962.html
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1962_4ed71d1c5979b4f0057cd417a6b8ff8d.pdf
دانشگاه گیلان
نقد و نظریه ادبی
2476-7387
2820-9826
1
1
2016
03
20
سبک زندگیِ ترجمه شده: تحلیلی نشانه- پدیدارشناختی از مترجم دردها اثر جومپا لاهیری
9
22
FA
امیرعلی
نجومیان
دانشیار ادبیات انگلیسی و نظریۀ ادبی دانشگاه شهید بهشتی
amiran35@hotmail.com
مقالۀ حاضر بازنماییِ سبکِ زندگی مهاجر را در اثری ادبی با استفاده از طرحِ مدلی نظری که از آمیختگیِ اندیشۀ پدیدارشناسی و نشانهشناسی ابداع شده است، تحلیل میکند. پس از معرفیِ مدلِ نظری نشانه - پدیدارشناسی، تعریفی نو از «سبک زندگی» طرح میشود که در نسبتِ «التفاتیِ» سوژه با ابژهها و کنشها شکل میگیرد و از این رهگذر به هر یک از دو سوی تبادل، دلالت، ارزش و هویت میبخشد. بر این اساس، الگوی معرفیشده در این مقاله برای تحلیل سبک زندگی به چهار کنشِ تفاوت، همسانی، پیوند و ترجمه اشاره میکند. در ادامه، این چهار کنش با تحلیلی نشانه-پدیدارشناختی در مجموعه داستانهای کوتاه جومپا لاهیری با عنوان <em>مترجم دردها</em> پی گرفته میشود. در پایان این نتیجه پیشنهاد میشود که مهاجر در ارتباط تعاملی یا پدیدارشناختی با دیگران و ابژههای اطراف خود سبکهای زندگی متفاوتی را تجربه میکند. او هم تمایز خود را با دیگری به واسطۀ حفظِ سبکِ زندگی سرزمین مادری تثبیت میکند، هم کوشش میکند با دیگری با تقلیدِ سبک زندگیِ میزبان همسان شود، هم با دیگری آمیخته میشود و سبک زندگی هیبرید میآفریند و هویتی پیوندخورده میسازد و از همه مهمتر، با عبور و گذر دائم میان دلالتهای سبکهای زندگی سرزمینهای مادر و میزبان، هویتهای خود را مرتب ترجمه میکند.
سبک زندگی,مهاجرت,نشانهشناسی,پدیدارشناسی,جومپا لاهیری,مترجم دردها
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1898.html
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1898_fd24db3d5dc323ea1fb68bfc6bf803ee.pdf
دانشگاه گیلان
نقد و نظریه ادبی
2476-7387
2820-9826
1
1
2016
03
20
اومبرتو اکو و بنیان نشانهشناختی تأویل
23
47
FA
مسعود
آلگونه جونقانی
0000-0002-9211-7219
استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان
algooneh@yahoo.com
اومبرتو اکو با الهام از نگرشهای زبانشناختی یلْمْسلف و تأثیرپذیری از پرس در باب وجه تفسیری نشانه، که حاصل تأملات وی در باب <em>معناپردازی نامحدود</em> است، کوشیده است با تکیه بر روششناسی ساختگرا و پراگماتیسم آمریکایی نظرات بدیعی در باب چگونگی تأویل متن بهدست دهد. او با طرح موضوع «بنیانهای نشانهشناختی تأویل» نشان میدهد که تأویل به مثابه امری تلقی میشود که از تعامل خواننده و متن شکل میگیرد؛ به همین دلیل تأویل الزاماً در محدوده نیّت مؤلف باقی نمیماند و از آن فراتر میرود. بر این اساس مقاله حاضر میکوشد ضمن بررسی خاستگاههای نظری اندیشه اکو، استدلالهای وی را در این باره بررسی و تحلیل کند. در این بررسی مشخص میشود که تأویل اصیل[1] در برابر تأویل نابههنجار[2]- که اساساً مستلزم خوانشی سوژهمحور است- ناشی از نوعی آزادی در عین محدودیت است؛ به بیانی سرراستتر، متن بر اساس قابلیتهای نشانهشناختی خود، خواننده را در مسیرهای مشخصی از جریان تأویل پیش میبرد؛ مسیرهایی که میتوان با مطالعه نشانهشناختی اثر آنها را پیشبینی و تبیین کرد.<br /><br clear="all" /><br /><br />[1]. authentic interpretation<br /><br /><br />[2]. abberant interpretation
اومبرتو اکو,نشانهشناسی,تأویل,رانش تفسیری,گشودگی اثر,دیالکتیک متن و خواننده
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1856.html
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1856_9ebb9b89a838cb5cd4b6fe1814735bfc.pdf
دانشگاه گیلان
نقد و نظریه ادبی
2476-7387
2820-9826
1
1
2016
03
20
برابر خوانی هایدن وایت و گرین بلات در خوانش متون سیاسی
49
74
FA
مهدی
نجف زاده
استادیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
m.najafzadeh@um.ac.ir
سید مرتضی
حافظی
دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
درک رابطه متقابل تاریخ و ادبیات از دیرباز مدنظر بزرگان عرصه سخنوری بوده است. رد این رابطه را میتوان در نوشتارهای افلاطون و ارسطو یافت. از 1980 با پیدایش نو تاریخگرایی دو بودگی بین تاریخ و ادبیات که از زمان ارسطو به بعد شیوه غالب اندیشه بوده، فروریخت و با نظریات هایدن وایت و گرین بلات که از منظری متفاوت به تاریخ و ادبیات مینگریستند پیوند دوسویه این دو مطرح شد. هایدن وایت از سکوی زبان به تاریخ مینگرد و اعتقاد دارد واقعیت تاریخی همیشه از طریق روایتهایی ساخته میشوند که آنها را تاریخدانان برساختهاند. برای گرین بلات متون ادبی ابزار قدرت هستند که قابلیتهای لازم را برای نمایش کنشهای اعمال قدرت و نیز مقاومت در برابر قدرت به آنها میدهد. در برابر خوانی تاریخ و ادبیات، نو تاریخگرایی، روابط مربوط به قدرت را بهعنوان مهمترین زمینه هر متن قلمداد میکند و به متن ادبی بهعنوان فضایی برای نمایش روابط مربوط به قدرت و تعامل گفتمانهای مختلف مینگرد. از این منظر نقد ادبی جدید افقی جدید فراروی متون سیاسی قرار میدهد به نحوی که برای تحلیل قدرت سیاسی میتوان از ابزارهای نقد ادبی همچون استعاره، مجاز، کنایه، آیرونی و همچنین شگردها و تمهیدات روایی سود جست.
تاریخ,ادبیات,سیاست,فراتاریخ,نقد ادبی مدرن
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1956.html
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1956_8cf4339de716243a167341886e273e6e.pdf
دانشگاه گیلان
نقد و نظریه ادبی
2476-7387
2820-9826
1
1
2016
03
20
نشانه - معناشناسی عاطفی گسست و انسداد گفتمانی در داستان حسنک وزیر
75
92
FA
ساره
زیرک
استادیار دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران
عواطف می توانند باعث پیوست یا گسست گفتمان شوند. سازوکار وجوه حسی و عاطفی در داستان تراژیک حسنک وزیر در تاریخ بیهقی، به شکست گفتمانی منجر میشود. در مقالۀ حاضر بر اساس روش تحلیل گفتمان مبتنی بر پدیدارشناسی حواس و عواطف می کوشیم این نکته را آشکار سازیم که زیرساخت عاطفی تعیینکننده و تمایزبخش در داستان حسنک وزیر از «تحقیر اجتماعی و بیناسوژگانی» نشات می گیرد که شخصیت منفی عاطفی داستان (بوسهل) تجربه میکند و به عواطفی چون «تشفی، تعصب و انتقام» میانجامد که وجه تشفیگرانه آن حتی پس از انتقام جریان دارد. شدت وجه عاطفی از سوی این کنشگر منفی در راستای ارائه یک گزاره کلی ناظر به کنش سیاسی خردگرایانه است؛ در عین حال، وجه عقلایی داستان بر شخصیت خردگرا و پیچیده داستان (سلطان مسعود غزنوی) استوار است که گزارههای عقلایی را در متن تولید میکند اما به لحاظ اشتراک در تحقیر سوژگانی با بوسهل پیوند و با حسنک گسست گفتمانی مییابد و از این رو این شخصیت خردگرا علیرغم تعیینکنندهبودن و برخورداری از قدرت اصلی در تعیین سرنوشت گفتمان، در لایه دوم پیرنگ قرار میگیرد
عاطفه,گفتمان,انسداد گفتمانی,تراژدی,داستان حسنک وزیر
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1874.html
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1874_f78dab214debd6007c038fb6d6ecd89e.pdf
دانشگاه گیلان
نقد و نظریه ادبی
2476-7387
2820-9826
1
1
2016
03
20
خوانش شعر «مرگ ناصری» از منظر آرای لکان
93
115
FA
نرگس
مرادی
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه گیلان
narges.m1357@gmail.com
علی
تسلیمی
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان
taslimy1340@yahoo.com
محمدعلی
خزانه دارلو
دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان
khazanehdar@gmail.com
یکی از پرکاربردترین رویکردهای نظریه ادبی معاصر، نقد روانکاوانه است. با کاربرد این نظریه در خوانش متون ادبی، میتوان به لایههای زیرین آثار ادبی پی برد. این نوشتار، با بهرهگیری از مفاهیم بنیادی نظریۀ روانکاوی ژاک لکان، روانکاو نو فرویدی، کاربرد این مفاهیم را در شعر معروف «مرگ ناصری» شاملو نشان میدهد. ابتدا برای رسیدن به هدف مقاله، چارچوب روانکاوانۀ لکان توضیح داده میشود که در بردارندۀ مفاهیمی چون امرخیالی، امر نمادین، امر واقعی، اُبژۀ دیگری کوچک و دیگری بزرگ است. سپس با کمک این مفاهیم، شعر«مرگ ناصری» شاملو به منظور دستیابی به لایههای پیچیده و مباحث ضمنی، نقد و تحلیل میشود. عیسی در ناصره متولد شد، از این رو شاملو او را ناصری مینامد. ناصری کسی است که میخواهد با گسترش رحم خود، جامعه را در جهت دیگریِ بزرگ نجات بخشد. این ویژگی در امر نمادین رخ میدهد، اما معمولاً رحم و دوست داشتن بعد از دنیای خیالی اتفاق نمیافتد. این بررسی، نوعی تحلیل متنی برای شناخت هرچه بیشتر لایههای ضمنی و پنهان شعر را به دست میدهد.
دیگری بزرگ,نظم سهگانۀ لکان,اُبژه,مرگ ناصری,شاملو
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1915.html
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1915_1887603bd698834eaf9172a0f30054e2.pdf
دانشگاه گیلان
نقد و نظریه ادبی
2476-7387
2820-9826
1
1
2016
03
20
ساختار زمان در رمان چشمهایش از منظر معنیشناسی شناختی
117
137
FA
فرهاد
دعوت خواه
دانشجوی کارشناسی ارشد زبانشناسی دانشگاه گیلان
f.davatkhah@gmail.com
محمد امین
صراحی
استادیار زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه گیلان
بهزاد
برکت
0000-0002-7117-6930
دانشیار زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه گیلان
behzadbarekat@yahoo.com
چگونه زمانِ گریزان، ناملموس و پنهان را در روایت داستانی تجربه میکنیم؟ در این مقاله، از منظر معنیشناسی شناختی، شیوۀ مفهومسازی زمان در قلمروی زبانشناسایی میگردد و پس از بازتعریف روایت از نگاه متمایز شناختی و آگاهی از نقش زمان در روایت داستانی، سازوکار عنصر زمان در رمان <em>چشمهایش</em> از بزرگ علوی مورد مطالعه قرار میگیرد. در بین جنبههای گوناگون زمان در روایت، در این اثر، ساختار زمان براساس رویدادهای داستان و نحوۀ پیوندخوردن این رویدادها در زنجیرۀ زمان مورد توجه است. با اتکا به نظریۀ فضاهای ذهنی و گونۀ متأخر آن یعنی آمیختگی مفهومی به بررسی این دو مسأله در رمان یادشده میپردازیم. نتیجۀ بهدستآمده از اعمال این دو نظریۀ معناشناختی بر روایت داستانی این است که فضاهای روایی در یک مسیر زمانی براساس سه عنصر زاویهدید، کانون و رویداد ساختارمییابند و هر یک از این فضاها بر پایۀ اجزای درونی خود و با توجه به الگویی مفهومی به یکدیگر پیوند میخورند و زنجیرۀ رویدادهای داستان را شکلمیدهند. بدینسان، این مقاله درصدد تبیین نحوۀ ساخت و پیدایش معنا، در سطح گفتمان است.
زمان,نظریۀ معاصر استعاره,نظریۀ فضاهای ذهنی,نظریۀ آمیختگی مفهومی,بزرگ علوی
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1873.html
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1873_3a389d5e791ec335626114fa62130af4.pdf
دانشگاه گیلان
نقد و نظریه ادبی
2476-7387
2820-9826
1
1
2016
03
20
نقد جامعهشناختی نمایشنامۀ چهارصندوق بهرام بیضایی
139
161
FA
فرزانه
حیدری
دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآباد
farzaneh.heidari20@yahoo.com
محبوبه
خراسانی
استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآباد
khorasani.m@ium.ac.ir
فریدون
وحیدا
استاد گروه جامعهشناسی دانشگاه اصفهان
نمایشنامۀ <em>چهارصندوق</em> نوشتۀ بهرام بیضایی با درونمایۀ سیاسی _ اجتماعی در دهۀ چهل یکی از مناسبترین نمونههای آثار این نمایشنامهنویس برای نقد جامعهشناختی ادبیات است. نقد جامعهشناختی ادبیات با ایجاد پیوند میان اثر ادبی و جامعه توانسته جایگاه و اهمیت خود را در میان انواع نقد نشان دهد و در حال حاضر یکی از روشهای سودمند و کاربردی در بررسی آثار هنری به شمار میرود. روش مورد استفاده در این نوشتار روش ساختگرای تکوینی لوسین گلدمن است که ارکان و اصولی قابل ارتباط و تعمیمپذیر دارد. با بهرهگیری از این روش، نمایشنامه براساس شخصیتها که هر کدام نمایندۀ طبقهای خاص از مردم جامعه هستند، تحلیل شده و نهایتاً مشخص میشود که چگونه بهرام بیضایی با نگاه موشکافانه، دریافت خود را از حوادث اجتماعی و سیاسی که در بستر تاریخ معاصر در جریان است، در قالب یک اثر هنری متعهد و جهتبخش به مخاطب ارائه میدهد و در نقش منتقد اجتماعی باعث گسترش آگاهی جمعی میگردد.
نقد جامعهشناختی ادبیات,طبقات اجتماعی,بهرام بیضایی,نمایشنامۀ چهارصندوق
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1896.html
https://naqd.guilan.ac.ir/article_1896_49ac4a1ac1ef0599d7365b4d3aca27c6.pdf