%0 Journal Article %T سوژه زندگینامه خودنوشت از منظر پست مدرنیسم %J نقد و نظریه ادبی %I دانشگاه گیلان %Z 2476-7387 %A قائمی, مریم %A سجودی, فرزان %D 2018 %\ 03/21/2018 %V 3 %N 1 %P 95-119 %! سوژه زندگینامه خودنوشت از منظر پست مدرنیسم %K زندگینامه خودنوشت %K پست‌مدرنیسم %K سوژه %K هویت %K بازنمایی %K گفتمان %R 10.22124/naqd.2019.3275 %X زندگینامه خودنوشت را معمولاً به شکل یک داستان یا روایت در نظر می‌گیریم که رُخدادها و تجارب زندگی نویسنده را بازگو می­کند. چنین روایاتی می‌توانند در قالب داستان‌ خیالی، شعر، یا شرحی صریح و صادقانه از زندگی باشند. این روایات در هر شکل یا قالبی، اتکای شدیدی به حافظه ما از تجاربی دارند که به ترتیب زمانی رخ می­دهند؛ هرچند شاید این تجارب نه به صورت زمان خطی، بلکه به صورت تکه‌تکه و نامنسجم در متن بازنمایی شوند. مفهومی که نویسنده از هویت یا خویشتن در ذهن دارد، معمولاً از ارتباط تنگاتنگی با آن رخدادها  و تأثیر شکل‌‌دهنده‌ای که در زندگی اش بر جا گذاشته‌اند، برخوردار است. به طور خلاصه، سوژه زندگینامه خودنوشت، محصول لحظه‌ به ‌لحظه و از یک تجربه به تجربه دیگر است. این چندگانگی موقعیت سوژه که منجر به خویشتن چندپاره می­گردد، زمانی یک ناهنجاری به شمار می­آمد. اما، اکنون به یک هنجار پست‌مدرن تبدیل شده‌است. از این رو، با ابهام‌زدایی از مفهوم نوگرای سوژه مقتدر عصر روشنگری و جایگزین­سازی واقعیت واحد با برساخته­های ذهنی حاصل از میل مؤلف زندگینامه خودنوشت به دیگری بودن، مفهوم سوژه به منزله «اجرای» خویشتن چندپاره درمی­آید، تا آنجا که چه بسا «خویشتن» حتی به جای «دیگری» گرفته می‌شود. هدف این مقاله، پاسخ به این پرسش­ها است که در قرائت ما از سوژه پست‌مدرن در کانون زندگینامه خودنوشت، «من» چندگانه و مبهم چه نقشی ایفاء می­کند؟ چگونه «دیگران» برآمده از این متن می­توانند خود را از وضیعت غیربودگی رها سازند و در مقام منِ مؤلف، به لحاظ تاریخی، جایگاهی در جهان را از آن خود کنند و در گفتمان­های مختلف نیز شرکت جویند؟ %U https://naqd.guilan.ac.ir/article_3275_72e8414fb11a360ebb3eac478c2d2a9f.pdf