زمینه‌های معرفت‌شناختی امتناع جامعه‌شناسی و تاریخ‌نگاری ادبی در قرون میانی: تحلیل دیرینه‌شناختی تذکره‌نویسی ادبی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی دانشگاه یاسوج

2 دانشیار جامعه‌شناسی و عضو هیأت علمی بخش جامعه‌شناسی و برنامه‌ریزی اجتماعی دانشگاه شیراز

3 دانشیار جامعه شناسی و عضو هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه یاسوج

چکیده

تا پیش از ظهور تاریخ‌نگاری ادبی در یک سده اخیر، سنت تذکره‌نویسی ادبی به موضوع زندگی و آثار شاعران می‌پرداخت. این مقاله با رویکردی دیرینه‌شناختی، در پی توصیف قواعد دانش تذکره‌نویسی در قرون میانی است. بررسی حاضر نشان می‌دهد که تذکره‌نویسی، بنا به خصایص گفتمانی قرون میانی، توجهی به ارائه جزئیات زندگی شاعران ندارد و برای دسته‌بندی شاعران از اصل شباهت بهره می‌گیرد. این سنت با تعریفی خدای‌گونه از شاعر، شعر را مستقل و رها از شرایط تاریخی-اجتماعی و حاصل آگاهی و قصد شاعر تلقی می‌کند. اعتقاد به آگاهانه و ارادی بودن شعر، بر بنیانی مذهبی و تلاشی برای تأکید بر تمایز آن با وحی الهی استوار است. این قواعد، به طور مشخص در تقابل با تاریخ نگاری ادبی و جامعه‌شناسی ادبیات قرار دارد. در هر دو مورد اخیر، متن ادبی به‌مثابه امری تصویر می‌شود که شامل وجهی ناآگاهانه است که به واسطه شرایط تاریخی-اجتماعی به متن وارد می‌گردد. اعتقاد به آگاهانه و ارادی بودن شعر را می‌توان به عنوان مانعی معرفت‌شناختی در مقابل ظهور تاریخ‌نگاری ادبی و جامعه‌شناسی ادبیات قلمداد کرد که تنها با گسست از سنت تذکره‌نویسی و ظهور گفتمانی تازه از میان برداشته شد.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

The Epistemological Background of the Impossibility of Literary Sociology and Historiography in the Middle Ages: An Archaeological Analysis of Tazkireh Writing

نویسندگان [English]

  • Mohammad Hossien Dallal Rahmani 1
  • Asghar Mirfardi 2
  • Maryam Mokhtari 3
1 PhD Candidate in Sociology, University of Yasuj
2 Associate Professor of Sociology, University of Shiraz
3 Associate Professor of Sociology, University of Yasuj
چکیده [English]

Until the advent of literary historiography during the previous century, the tradition of biography writing was devoted to the subject of poets’ life and works. This article, adopting an archaeological approach, seeks to describe the rules of knowledge of biography writing in the Middle Ages in Persian literature. The present study shows that biography writing, according to discursive traits of Middle Ages, does not pay attention to the presentation of the details of the life of the poets, and uses the principle of similarity to classify them. This tradition, with a god-like definition of the poet, considers poetry independent of socio-historical conditions and results from the consciousness and intention of the poet. The belief in the consciousness and willfulness of the poem contains a religious basis and an attempt to emphasize its distinction with divine revelation. In both the latter cases, the literary text is depicted as something that contains an unknowing aspect that enters the text through the socio-historical conditions. The belief to consciousness in poetry can be regarded as an epistemological obstacle to the emergence of literary historiography and sociology of literature which could be removed merely through the departure from the tradition of tazkireh writing and the emergence of a new discourse.
 
Extended Abstract
 
1. Introduction
For both literary historiography and sociology of literature, literary texts are influenced by historical and social conditions, and from this point of view, they have common rules. Before its emergence, tazkireh (admonitory biography) was mainly about the life and works of poets. Tazkireh means “reminding” and refers to works that deal with the lives of poets and their poems. This tradition began in the 5th century A.H. and lasted until the Constitutional Revolution. With the advent of the modern era, writing tazkireh was replaced by new disciplines of knowledge. The present article focuses on this tradition and tries to answer the following questions: What are the rules of tazkireh writing? Why did literary historiography and sociology of literature not appear in the Middle Ages? Was there an epistemological obstacle in this regard?
 
2. Theoretical Framework
Adopting an archaeological approach, this article seeks to describe the rules of tazkireh writing in the Middle Ages in Persian literature. Archaeology, developed in the second half of the twentieth century through the work of Foucault, is a method for studying systems of knowledge. It is a theory-method that tries to remove the subject from its central position and write the history of thought based on discontinuities and displacements, without the assumption of evolution or continuity.
 
3. Methodology
Unlike structural and hermeneutic methods, archeology does not look for a deep structure or hidden meanings for the subject in question, but is rather a method that focuses on the surface. The approach in this study is descriptive and does not seek to investigate the reasons for the emergence of a discourse or the factors changing it. In the archeology of knowledge, the network of serious ideas, i.e. the words of experts, is examined. But the analysis does not start with a topic that has already existed, and the subject of a discourse appears only through the same discourse.
 
4. Findings
The present study shows that in tazkireh writing, due to discursive characteristics of the Middle Ages, the details of the lives of poets are not provided and the principle of similarity is utilized to classify the poets. It considers poetry to be independent from the socio-historical conditions and the consciousness and intention of the poet, which is clearly in contrast to historiography and sociology of literature.
 
5. Conclusion
A study of the rules of tazkireh writing indicates that poets and poetry, as the subject matter of tazkireh, were not objective phenomena, but were rather produced within tazkireh and according to its rules. These concepts made it impossible for literary historiography and sociology of literature to be developed in the Middle Ages because these disciplines focused on a different concept, which had a fundamental relationship with the socio-historical factors and were based on the unconsciousness of the author. Thus, the transition from tazkireh writing to literary historiography was a departure from previous rules and development of new rules based on which the literary text was closely linked to the socio-historical conditions of the poet's life. This transition could not have been the result of some kind of evolution or continuity since the literary historiographical definition of poets and of poetry, its relation to the socio-historical conditions, and the unconscious aspect of the literary text had no background in the tradition of biography writing so that literary historiography could be developed through their evolution.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Archaeology
  • Rule
  • Tazkireh
  • Literary Historiography
  • Sociology of Literature
افلاطون. 1372.«رساله ایون». ترجمه ر. سیدحسینی، کلک، (40): 9-24.
ایگلتون، ت. 1383. مارکسیسم و نقد ادبی، ترجمه ا. معصوم بیگی. تهران: دیگر.
آذر بیگدلی، ل. 1337. آتشکده آذر. به تصحیح ج. شهیدی. تهران: مؤسسه نشر کتاب.
آرزو، س. 1383. تذکره مجمع النفایس، به کوشش ز.ا. علی‌خان. اسلام‌آباد: مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان.
برتلس، آ. 1374. تاریخ ادبیات فارسی، ترجمه س. ایزدی. تهران: هیرمند.
پازوکی، ش. 1387. «تذکره‌الاولیا؛ تذکره چیست؟ اولیا کیست‌اند؟»، دوفصلنامه جاویدان خرد. 1(5): 33-5.
حسن‌خان بهادر، ن. 1385. تذکره شمع انجمن،به تصحیح م.ک. کهدویی. یزد: انتشارات دانشگاه یزد.
حسین زاده، ع. و دلال رحمانی، م.ح. 1389. «بررسی برخی از ویژگیهای فرهنگ دموکراتیک در شعر عصر مشروطه و تفاوت های آن با شعر عصر بازگشت». دوفصلنامه مسایل اجتماعی ایران، 1(1): 37- 65.
داور، ش. 1371. تذکره مرآت الفصاحه، به تصحیح م. طاووسی. شیراز: نوید.
دریفوس، ه و پ.رابینو. 1379. میشل فوکو؛ فراسوی ساختگرایی و هرمنوتیک، ترجمه ح. بشیریه. تهران: نشر نی.
دولتشاه سمرقندی. 1318. تذکرۃ‌الشعراء، تصحیح ا. براون. لیدن: بیرل.
رازی، ش. 1314. المعجم فی معاییر اشعار العجم، تصحیح م. قزوینی. تهران: مطبعه مجلس.
ریپکا، ی. 1382. تاریخ ادبیات ایران، ترجمه ا. سری. تهران: سخن.
زرقانی، م. 1390. بوطیقای کلاسیک. تهران: سخن.
سبحانی، ت. 1386. تاریخ ادبیات ایران. تهران: زوار.
سلطانی، م. 1380. «بررسی سیر تذکره‌ها و تاریخ ادبیات‌های فارسی در ایران از 1285 تا سال 1332»، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران،  157: 403-419.
شعاع شیرازی (شعاع الملک)، م. 1380. تذکره شعاعیه، تصحیح م. طاووسی. شیراز: بنیاد فارس شناسی.
شوشتری، د. بی­تا.  چمن سرور. نسخه خطی(متعلق به قرن 13ق). شماره نسخه 2482 و 4672 ف. تهران: دانشگاه تهران.
شیرازی، م. بی­تا. تذکره دلگشا. نسخه خطی(قرن 13 ق). شماره نسخه 3819-ف. تهران: دانشگاه تهران.
صفا، ذ. 1369. تاریخ ادبیات در ایران، تهران: فردوس.
صفوی، س. 1314. تحفه سامی، به تصحیح و. دستگردی. تهران: ارمغان.
عوفی، م. 1324. لباب الالباب. تصحیح ا. براون. لیدن: بیرل.
غنی، ق. 1386. بحث در آثار و افکار حافظ، تهران: هرمس.
فتوحی، م. 1387. نظریه تاریخ ادبیات. تهران: سخن.
فخرالزمانی­ قزوینی، ع. 1340. تذکره میخانه، به اهتمام ا. گلچین معانی. تهران: چاپخانه سپهر.
فرهمند، م. 1389. «شعر و منشأ آن در ادبیات جهان». مطالعات ادبیات تطبیقی،14 (4):  101-119.
فریور، ح. 1341. تاریخ ادبیات و تاریخ شعرا (برای دوره متوسط)،تهران: چاپ اطلاعات.
فوکو، م. 1389. نظم اشیاء، ترجمه یحیی امامی. تهران: پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
ـــــــ . 1390. تئاتر فلسفه، ترجمه ن. سرخوش و ا. جهاندیده. تهران: نشر نی.
ـــــــ . 1392. دیرینه‌شناسی دانش. ترجمه ن. سرخوش و ا. جهاندیده. تهران: نشر نی.
کاشانی، م. 1384. خلاصه الاشعار و زبده الافکار، به کوشش ع. ادیب برومند و م.ح. نصیری کهنمویی. تهران: میراث مکتوب.
گروسی، ف. 1376. انجمن خاقان. با مقدمه ت. سبحانی. تهران: روزنه.
گلچین معانی، ا. 1361. تاریخ تذکره های فارسی، تهران: سنایی.
گوپاموی، م. 1387. تذکره نتایج الافکار. تصحیح ی.ب. باباپور. قم: مجمع ذخایر اسلامی.
لودی، ش. 1377. تذکره مرآت الخیال، به اهتمام ح. حسنی، تهران: روزنه.
لوکاچ، ج. 1377. تاریخ و آگاهی طبقاتی، ترجمه م. ج. پوینده، تهران: تجربه.
ــــــــ . 1388. مطالعاتی درباره فاوست، ترجمه ا. مهرگان، تهران: نشر ثالث.
مارکس. ک و ف. انگلس. 1377. ایدئولوژی آلمانی، ترجمه ت. نیکی. تهران: مؤسسه پژوهشی پیام پیروز.
مصاحبی نائینی، م. 1376. تذکره مدینه الادب، تهران: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
موحد، ض. 1377. شعر و شناخت، تهران: مروارید.
میلانی، ع. 1385. تجدد و تجددستیزی در ایران، تهران: اختران.
میرباقری، ع و دیگران.1383. تاریخ ادبیات ایران (1)، تهران: انتشارات سمت.
نصر آبادی، م. 1317. تذکره نصرآبادی، به تصحیح و. دستگردی، تهران: ارمغان.
نقوی، ع. 1343. تذکره‌نویسی فارسی در هند و پاکستان. تهران: مؤسسه مطبوعاتی علمی.
واله داغستانی، ع. 1384. تذکره ریاض الشعرا، تصحیح م. ناجی نصرآبادی. تهران: اساطیر.
هاشمی سندلیوی، ش. 1968. مخزن الغرایب، به اهتمام م.ب. لاهور: یونیورشی اورسیشل کالج.
هدایت، ر.ق. 1344. تذکره ریاض العارفین،به کوشش م.ع. گرگانی. تهران: کتابفروشی محمودی.
ــــــــــ . 1381. مجمع الفصحا،به کوشش م. مصفا. تهران: امیرکبیر.
هروی، س. 1968. تذکره روضه السلاطین و جواهر العجایب، به تصحیح ح. راشدی. کراچی: وفائی پرنتینگ پرس.
هگل، گ. 1356. عقل در تاریخ، ترجمه ح. عنایت. تهران: انتشارات علمی دانشگاه صنعتی شریف.
Kendall G. and G. Wickham. 1999. Using Foucault’s methods, Sage. London.