درآمدی به نظریه نثر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان، ایران.

چکیده

کاربرد فراگیر نثر در زبان گفتار و نوشتار باعث نشده‌است تا صاحب‌نظران عملاً آن را هم‌ارز نظم تلقی کنند. براین‌پایه، هنوز یک تعریف مشخص از نثر در اختیار نداریم. شاید دلیل این کاستی، دشواری تعریف این نوع سخن یا بداهت وجودی آن باشد؛ اما فیلسوفان، بلاغیان، عروضیان، سبک‌شناسان، منتقدان و زبان‌شناسان، ضمن بحث‌های عام‌تر یا خاص‌تر، کمابیش به توصیف و گاه تعریف نثر تمایل نشان داده‌اند. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی کوشیده‌است پس از واکاوی تعریف‌های پیشین نثر به تعریف منطقی آن بپردازد این مقاله به دنبال نقد دیدگاه‌های پیشینیان، سرانجام نتیجه می‌گیرد که نثر عبارت است از «کلام متّصل»، ولی مشخصه ممیّز بارز نثر در مقابل نظم، این است که در نثر، قوانین آوایی- نحوی زبان بر چیدمان سخن حکم می‌راند و در نظم، قوانین وزنی- موسیقایی از بیرون روی آن قوانین بار می‌شود و چیدمان سخن را دگرگون می‌کند. همچنین نثر موزون، شعر منثور، نثر ادبی و نثر مسجع از جهت عوامل نثریت و نظمیت آنها مورد بحث قرار گرفته‌اند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

An Introduction to the Theory of Prose

نویسنده [English]

  • Alireza Fouladi
Associate Professor of Persian Language and Literature, Kashan University, Kashan, Iran.
چکیده [English]

The widespread use of prose in written and spoken language has not led experts to regard it as an equivalent of verse. On this basis, we do not yet have a specific definition of prose. Perhaps the reason for this shortcoming is either the difficulty of defining this kind of speech or its existential self-evidence. But philosophers, rhetoricians, orators, stylists, critics, and linguists have, more or less, tended to describe, and sometimes define, prose. Adopting a descriptive-analytical method, the present article has tried to offer a logical definition for prose after introducing the existing definitions. Having assessed the views of the predecessors, the article concludes that prose is “connected speech”, but the feature that distinguishes prose from verse is that in prose only the phonetic-syntactic rules of language dictate the order of the discourse, whereas in verse, meter and rhythm are loaded with rules that determine the arrangement of words. Moreover, the paper discusses rhythmic prose, prose poetry and rhyming prose in terms of their prosaic and verse properties.
 
Extended Abstract

Introduction

Although we speak in prose and most written works are in prose, the need for a definition of prose is still critical. Without a definition of prose, it is impossible to understand it or other forms of verbal communication. The present paper tries to examine the existing definitions of prose and offer a more comprehensive one. Attempt is made here to investigate the nature of prose as an important issue in the theory of prose.
 

Theoretical Framework

Different definitions and descriptions of prose by numerous scholars have been studied closely in the present paper in an attempt to offer a more comprehensive definition of the prose.
 

Methodology

The preset paper applies the descriptive-analytical method to the study of the main ideas in the theory of prose in order to come up with a new definition for prose.
 

Discussion and Analysis

To define the prose, its nature and distinctive features are of importance. It can be concluded that prose is “connected speech”, but the feature that distinguishes prose from verse is that in prose only the phonetic-syntactic rules of language dictate the order of the discourse, whereas in verse, meter and rhythm are loaded with rules that determine the arrangement of words. In this study, rhythmic prose and prose poetry have been also discussed in terms of their specific features.
 

Conclusion

The results of our investigation into the ideas of scholars from the past and present show that prose is connected speech, while poetry is disconnected speech. In other words, prose follows phonetic-syntactic rules and poetry is based on rhythm and meter. And while connection in prose is the ordinary form of speech, in poetry disconnection is intentional in order to achieve poetical purposes. Moreover, rhythmic prose can be defined as prose combined with rhetorical meter, and prose poetry emerges when poetry and rhetorical prose are combined. 
 
Bibliography
Al-Razi, Sh. 1373 [1994]. Al-Mo’jam fi Ma’air Al-Ash’ar Al-Adjam. S. Shamisa (ed.). Tehran: Ferdowsi.
Aristotle, 1392 [2003]. Khetabeh. E. Sa’adat. Tehran: Hermes.
Haqshenas, A. M. 1383 [2004]. “Seh Chehreh-ye Yek Honar: Nazm, Nasr va She’r dar Adabyat.” Motale’at va Tahqiqat-e Adabi 1 & 2/1: 47-69.
Khatibi, H. 1366 [1987]. Fann-e Nasr dar Adab-e Parsi. Tehran: Zavvar.
Plato, 1398 [2019]. Dowreh-ye Asar-e Aflatun. M. Lotfi va R. Kaviani. Tehran: Kharazmi.
Sartre, J. P. 1348 [1969]. AdabyatChist? A. Nadjafi and M. Rahimi (trans.). Tehran: Zaman.
Shafi’ie-Kadkani, M. R. 1370 [1991]. Mousiqi-e She’r. Tehran: Agah.
Shklovsky, V. 1385 [2006]. “Honar Hamchon Farayand.” Nazaryeh-ye Adabyat: Matn-ha I az Formalist-ha-ye Rous. A. Tahayi (trans.). Tehran: Akhtaran.
Todorov, T. 1377 [1998]. Manteq-e Goftegou-i Mikhail Bakhtin. D. Karimi. Tehran: Markaz.
Zarrinkoub, A. 1382 [2003]. Arastou va Fann-e She’r. Tehran: Amirkabir.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Prose
  • Poetry
  • Verse
  • Rhythmic Prose
  • Prose Poetry
آیخن‌باوم، ب. 1385. «نظریه نثر»، نظریه ادبیات؛ متن‌هایی از فرمالیست‌های روس. ترجمه ع. طاهایی. تهران: اختران. 223-238.
ابراهیمی دینانی، غ. ح. 1389. فلسفه و ساخت سخن، تهران: هرمس.
ارسطو. 1382. ارسطو و فن شعر، تألیف و ترجمه ع. زرین‌کوب. تهران: امیرکبیر.
ارسطو. 1392. خطابه، ترجمه ا. سعادت. تهران: هرمس.
اشکلوفسکی، و. 1385. «هنر همچون فرایند». نظریه ادبیات؛ متن‌هایی از فرمالیست‌های روس، ترجمه ع. طاهایی. تهران: اختران. 81-105.
افلاطون. 1398. دوره آثار افلاطون، ترجمه م.ح. لطفی و ر. کاویانی. ج1 و3. تهران: خوارزمی.
بارت، ر. 1378. درجه صفر نوشتار، ترجمه ش. دقیقیان. تهران: هرمس.
بیهقی، ا. م. 1368. تاریخ بیهقی، به کوشش خ. خطیب­رهبر. ج1. تهران: سعدی.
پرین، ل. 1376. درباره شعر، ترجمه ف. راکعی. تهران: اطلاعات.
تادیه، ژ. ا. 1378. نقد ادبی در قرن بیستم، ترجمه م. نونهالی. تهران: نیلوفر.
تودوروف، ت. 1377. منطق گفتگویی میخائیل باختین، ترجمه د. کریمی. تهران: مرکز.
حافظ شیرازی، ش. م. 1362. دیوان خواجه شمس‌الدین محمد حافظ شیرازی، به اهتمام م. قزوینی و ق. غنی. تهران: زوار.
حسینی­مؤخر، م. 1387 «نثر هنری، شعر منثور، نثر شاعرانه». رشد آموزش زبان و ادب فارسی، (88): 56-61.
حق‌شناس، ع. م. 1383. «سه چهره یک هنر: نظم، نثر و شعر در ادبیات». مطالعات و تحقیقات ادبی، 1 و 2(1): 47-69.
خاقانی­شروانی. 1368. دیوان خاقانی شروانی، مقابله و تصحیح و مقدمه و تعلیقات ض. سجادی. تهران: زوار.
خطیبی، ح. 1366. فن نثر در ادب پارسی، تهران: زوار.
دهخدا، ع. ا. 1377. لغتنامه، تهران: دانشگاه تهران.
دیچز، د. 1366. شیوه‌های نقد ادبی، ترجمه غ. یوسفی و م. ت. صدقیانی. تهران: علمی.
رازی، ش. م. 1373. المعجم فی معاییر اشعار العجم، به کوشش س. شمیسا. تهران: فردوس.
رستگار فسایی، م. 1380. انواع نثر فارسی، تهران: سمت.
رودکی­سمرقندی. 1373. دیوان رودکی سمرقندی، براساس نسخه س. نفیسی و ی. برینسکی. تهران: نگاه.
سارتر، ژ. پ. 1348. ادبیات چیست؟، ترجمه ا. نجفی و م. رحیمی. تهران: زمان.
سعدی، م. 1362. کلیات سعدی، به اهتمام م.ع. فروغی. تهران: امیرکبیر.
سوسور، ف. 1378. دوره زبان‌شناسی عمومی، ترجمه ک. صفوی. تهران: هرمس.
شاملو، ا. 1391. مجموعه آثار احمد شاملو، ج1. تهران: نگاه.
شریف، خ. 1391. نظریه نثر در ادب فارسی، ترجمه م. رزم‌آرا. شیراز: داستان‌سرا.
شمس‌آبادی، ح. 1394. «شعر بهتر است یا نثر (مقابله آراء و دیدگاه‌ها در ادب فارسی و عربی)». ادب عربی، 1(7): 155-176.
شفیعی­کدکنی، م. ر. 1370. موسیقی شعر، تهران: آگاه.
صفا، ذ. 1368. تاریخ ادبیات در ایران، ج2. تهران: فردوس.
صفوی، ک. 1373. از زبان‌شناسی به ادبیات؛ جلد اول (نظم)، تهران: چشمه.
ضیف، ش. 1396. تاریخ و تطور علوم بلاغت، ترجمه م.ر. ترکی. تهران: سمت.
طوسی، ن. 1369. معیار الاشعار، تصحیح و اهتمام ج. تجلیل. تهران: جامی و ناهید.
فالر، ر. و دیگران. 1369. زبان‌شناسی و نقد ادبی، ترجمه م. خوزان و ح. پاینده. تهران: نی.
فرای، ن. 1377. تحلیل نقد، ترجمه ص. حسینی. تهران: نیلوفر.
فرخزاد، ف. 1382. مجموعه اشعار فروغ فرخزاد، تهران: نگاه و آزادمهر.
قدامه‌بن جعفر، ا. 1980. کتاب نقد النثر، بیروت: دار الکتب العلمیه.
قزوینی، م. 1363. بیست مقاله، به تصحیح ع. اقبال و ا. پورداود. تهران: دنیای کتاب.
مشکوه‌الدینی، م. 1374. دستور زبان فارسی بر پایه نظریه گشتاری، مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد.
مکاریک، ا. ر. 1393. دانشنامه نظریه‌های ادبی معاصر. ترجمه م. مهاجر و م. نبوی. تهران: آگه.
مولوی، ج. م. بی‌تا. مثنوی معنوی، به سعی و اهتمام و تصحیح ر. نیکلسون. تهران: مولی.
ناتل­خانلری، پ. 1373. وزن شعر فارسی، تهران: توس.
نجفی، ا. و سمیعی­گیلانی، ا. 1374الف. «پاره‌های موزون گلستان سعدی (1)». نامه فرهنگستان، 1(1): 95-104.
نجفی، ا. و سمیعی­گیلانی، ا. 1374ب. «پاره‌های موزون گلستان سعدی (2)». نامه فرهنگستان، 2(1): 96-113.
نجفی، ا. و سمیعی­گیلانی، ا. 1374ج. «پاره‌های موزون گلستان سعدی (3)». نامه فرهنگستان، 3(1): 98-137.
واعظ­کاشفی­سبزواری، ح. 1369. بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، ویراسته م.ج. کزازی. تهران: مرکز.
وحیدیان­کامیار، ت. 1379. «نثر مسجع فارسی را بشناسیم». نامه فرهنگستان، 3(4): 58-77.
Shklovsky, V. 1991. Theory of Prose, Translated by B. Sher. Introduction by G. L. Bums. Champaign &London: Dalkey Archive Press.